در مطالب قبل راجع به برند و نام تجاری موارد بسیاری ذکر شد. با توجه به شرایط کسب و کار امروز که با سرعت بسوی فضای رقابتی پیش میرود این نکته قابل تعمق است که جایگاه هر برند در کجای این بازار قرار گرفته است و چه سهمی از این بازار را نصیب خود کرده است .
مصرف کنندگان هر روز با نام های تجاری جدید و قدیم روبرو هستند و هر مشتری با انگیزه ای متفاوت اقدام به خرید محصول میکند. جدال و رقابت بسیاری، بین برندهای تجاری برسرجذب مصرف کنندگان بیشتر در جریان است که هرکدام برای سهم بیشتر تلاش میکنند.
برای رسیدن به سهم بیشتر بازار نیاز به تحقیق درمورد نیازها و انگیزه های مشتریان برای خرید دارد.
بنظر من مرحله جذب تا مرحله وفاداری و طرفداری مشتریان خیلی فاصله دارد و برای رسیدن به آن جایگاه نیاز به تلاش و هزینه های زیادی است.
عنصر تبلیغات فقط در مرحله شروع میتواند یاری کند و حفظ و ماندگاری مشتری از همه مهمتر وابستگی به عوامل بسیاری است. هرچقدر این ارتباط مستحکمتر باشد قدرت شما در بازار بیشتر خواهد بود.
بنابراین قدرت بازاردر دست کسانی است که مشتریان وفادار و یا طرفدار بیشتر داشته باشند.
برخی از صاحبان برند فکر میکنند که چون برندشان در بین صنف و کسبه خودشان شناخته شده است بنابراین در بین مصرف کنندگان هم از همان جایگاه برخوردار است .
شهرت بین همکاران و فروشگاه داران ملاک عمل نیست و میتواند شخص صاحب برند را دچار غرور و اشتباه کند و به بیراهه کشاند. برای اثبات این ادعا میتوان چند نفر را استخدام کرد تا به تحقیق در مورد برند تان بپردازند.
بعنوان مثال: این روزهای قبل از عید نوروز میتواند بهترین فرصت برای تحقیق باشد زیرا افراد بسیاری برای خرید به خیابان بهار میایند. بطور رندوم از 100 نفر از آنها راجع به نام تجاری خود سوال و درصدگیری کنید تا بهتر به میزان جایگاه نام تجاری خود بین مصرف کنندگان پی ببرید.
هیچگاه نباید با دایره فکری و ارتباطات محدود به ارزیابی برند خود بپردازید. نوع نگاه مصرف کنندگان میتواند کاملاً با نظر شما متفاوت باشد و برای اینکه بتوانید قضاوت درستی نسبت به کار خود داشته باشید. همیشه سعی کنید از درون ذهن افرادی به کارتان نگاه کنید که هیچ سابقه و پیشینه ای نسبت به کار شما ندارند. تنها در آنصورت است که میتوانید ضعف های کارتان را پیدا و برطرف کنید.
