گاهی با تقلید کردن کورکورانه ناخواسته وارد عرصه ای میشویم که هیچ آگاهی باطنی نسبت به آن نداریم و بجای پیشرفت، خود را به پرتگاه نابودی نزدیک میکنیم. تقلید کورکورانه از ما یک شخصیت غیر مستقل و وابسته میسازد که توانایی بدست گرفتن و کنترل اوضاع کاری را از ما سلب میکند. اراده مان از کنترل خود خارج میشود و از ریشه های کاری خود فاصله میگیریم. اگر توجه کرده باشید همواره کسانی به پیشرفت رسیده اند که استقلال فکری بیشتری نسبت به سایرین داشته اند.
تا زمانیکه نگاه عمیق تری به مسایل کسب و کار خود نداشته باشیم، هیچگاه نمیتوانیم پی به ابعاد آن ببریم. تجربیات ما با در نظر گرفتن فرهنگ سازمانی و توانایی هایمان شکل میگیرد و از ما یک نام مستقل میسازد. نام تجاری همیشه با رفتار و اعمال ما عجین شده و مورد قضاوت قرار میگیرد. کوچکترین عوامل میتواند درنام تجاری ما اثرگذار باشد و معدلی را از ما نمایش میگذارد و مورد ارزیابی مشتریان قرار میدهد.
در مورد الهام گرفتن وضعیت متفاوت است، با الهام گرفتن میتوانیم آنرا با تجربیات خود در آمیخته و بشکل بومی تری آنرا بکار گیریم و وابستگی را به حداقل برسانیم. هر چیزی میتواند الهام بخش کارمان باشد اما در تقلید هر روز وابسته تر میشویم و بجایی خواهیم رسید که دیگرخودمان نیستیم.
بسیاری از افراد بدون در نظرگرفتن موقعیت و شرایط خود در بازار مبادرت به تولید محصولاتی میکنند که قبلاً توسط یکی از همکاران تولید شده است بنوعی سعی میکند آنرا کپی کند. هر سیستم مستقلی دارای یک سلیقه و فرهنگ سازمانی خاص خود میباشد که طی سالها بر همین اساس، مشتریان خود را جذب کرده است. حال اگر کسی مدل یا طرح کسی را در بازارکپی کند یا بنوعی تقلید کند مطمئناً موفق به جذب مجموعه ای از آن مشتریان نخواهد بود و برای جذب مشتریان خود باید شرایط سهل تری را نسبت به مبدا آن در نظر بگیرد که خود باعث پایین آمدن بهره وری و اثرات جبران ناپذیری روی نام تجاری خود است.
به نظر من تلاش بیهوده این افراد باعث میشود که در دام حریف گرفتار شوند و کسی که بازنده این بازی میباشد کسی جز مقلد نیست.
بارها اتفاق افتاده است که همکاران در رابطه با کارهایشان و تشابه تولید آن گله و شکایت دارند. بنظر من اگر یک نام تجاری از نقاط قوتی برخوردار باشد و از همه مهمتر با مخاطبین خود که همانا مصرف کنندگان میباشند، ارتباط قوی تری نسبت به سایر رقبا برخوردار باشد بعید میدانم کسی بتواند براحتی روی آن اثر منفی بگذارد که مستلزم هزینه و زمان زیادی در راه آن است که افراد کپی کار نمیتوانند آنرا تقلید کنند. برخی از حیوانات هم میتوانند حرکات یک انسان را تقلید کنند، آیا با تقلید کردن میتوانند جای یک انسان را بگیرند.
دوستان کار هم “ظاهر” دارد و هم “باطن”، شاید افراد سودجو بتوانند ظاهر کار را کپی کنند اما باطن هر کسب و کار براحتی کپی نخواهد شد و بستگی به عوامل بسیاری دارد. نحوه مدیریت / نام تجاری / نیروی انسانی مجرب / مشتریان / دانش و تجربه کاری / اعتبار / اعتمادمشتریان / تفکر استراتژیک / جایگاه بازار / نوآوری و خلاقیت و … درکسب و کار، از ما چهره مستقلی خواهد ساخت که براحتی نمیتوان تمام این مجموعه را باهم درجا کپی کرد. بنابراین نگران کسانی که مقلد خوبی هستند نباشید و سعی کنید که خودتان بصورت مستقل آن عوامل را در خود بوجود آورید. مطمئن باشید افراد سودجو و کپی کار دنبال کارهای سخت و پیچیده نخواهند بود.
