چه موقع کالا فروش رفته محسوب میشود!!

بعضی از صاحبان برند در ایران زمانیکه کالایی را میفروشند و پول آنرا دریافت میکنند ، محصول را فروش رفته به حساب میاورند.

اما من اعتقاددارم ، زمانی میتوان آن را فروش رفته به حساب آورد که چندماه از خرید و استفاده مصرف کننده آن گذشته و رضایت کامل داشته باشد.( البته اگرآینده برند برایمان اهمیت داشته باشد).

Continue reading چه موقع کالا فروش رفته محسوب میشود!!

تفاوت “قیمت” و “ارزش” کالا

البته این نظریه “قیمت و ارزش” مربوط به “آدام اسمیت” پدر علم اقتصاد است که بحث مفصلی را دارد.

“قیمت” آن چیزی است که شما پرداخت میکنید.
“ارزش” آن چیزی است که شما دریافت میکنید.
این دو با یکدیگر معادله ارزش را تشکیل می دهند.

Continue reading تفاوت “قیمت” و “ارزش” کالا

شخص محور بودن در فروش

اغلب، کسب و کار، بر روی شخصیت کاریزماتیک یک فرد پایه گذاری می شود و به نوعی شخص محور است. تنها زمانی که فرد، در مصدر کار می باشد فروش بالایی صورت خواهد گرفت و شهرت و نام آن شخص باعث جذب بیشتر مشتریان به سمت خود می شود که نتیجه سالها تلاش اوست.

مشتریان به واسطه اعتمادی که سالها به آن دارند، از او خرید می کنند. نمونه های زیادی از این افراد در فضای کسب و کار به چشم میخورد. این اشخاص نه استراتژی دارند و نه برنامه ریزی و … همان روشی که سالهاست کار کرده اند، ادامه میدهند و به رشدی نسبی میرسند. این روش ارتباط مستقیم با شخصیت ذاتی آن شخص دارد و نمیتوان بعنوان یک روش و یک قانون در تجارت مورد استفاده عموم قرارداد. این افراد از یک روش مختص خود استفاده میکنند و هدفشان اعتمادسازی در بین مشتریان است. بیشتر سلیقه ای و متناسب با شخصیت آنها میباشد.

Continue reading شخص محور بودن در فروش

الهام گرفتن بجای تقلید کردن

گاهی با تقلید کردن کورکورانه ناخواسته وارد عرصه ای میشویم که هیچ آگاهی باطنی نسبت به آن نداریم و بجای پیشرفت، خود را به پرتگاه نابودی نزدیک میکنیم. تقلید کورکورانه از ما یک شخصیت غیر مستقل و وابسته میسازد که توانایی بدست گرفتن و کنترل اوضاع کاری را از ما سلب میکند. اراده مان از کنترل خود خارج میشود و از ریشه های کاری خود فاصله میگیریم. اگر توجه کرده باشید همواره کسانی به پیشرفت رسیده اند که استقلال فکری بیشتری نسبت به سایرین داشته اند.

Continue reading الهام گرفتن بجای تقلید کردن

نقش رقابت در رشد کسب و کارها

همه ما کم و بیش به قوانین حاکم برکسب و کار خود واقفیم . نقش اساسی در بازار کسب و کار، رقابتهای درون کسبی است . باید به این نکته توجه داشته باشیم که شناسایی رقبا کاری بسیار حیاتی است . رقابت به مانند میدان مسابقه میماند که دائماً در تلاش برای رسیدن به پیروزی بر رقبای خود هستیم . اگر انگیزه رقابت را از میان ببریم دیگر کسب و کارمان نه پیشرفت میکند و نه انگیزه ای برای پیشرفت خواهیم داشت . رقیب شناسی به خودی خود نیاز به شناخت کامل نسبت به محدوده تجارت مان داردحال این سوال مطرح میشود ، چه کسی رقیب من است ؟ آیا کلیه افرادی که سیسمونی می فروشند رقیب هستند؟ آیا همه رقبا در یک سطح با هم رقابت میکنند؟ آیا کسانی که با سرمایه بیشتری توی بازار هستند ،رقیب هستند ؟

Continue reading نقش رقابت در رشد کسب و کارها

شهرت نام تجاری دربین مخاطبین

در مطالب قبل راجع به برند و نام تجاری موارد بسیاری ذکر شد. با توجه به شرایط کسب و کار امروز که با سرعت بسوی فضای رقابتی پیش میرود این نکته قابل تعمق است که جایگاه هر برند در کجای این بازار قرار گرفته است و چه سهمی از این بازار را نصیب خود کرده است .

مصرف کنندگان هر روز با نام های تجاری جدید و قدیم روبرو هستند و هر مشتری با انگیزه ای متفاوت اقدام به خرید محصول میکند. جدال و رقابت بسیاری، بین برندهای تجاری برسرجذب مصرف کنندگان بیشتر در جریان است که هرکدام برای سهم بیشتر تلاش میکنند.

Continue reading شهرت نام تجاری دربین مخاطبین

ارزش گذاری بر روی برندها

دو برند را در نظر بگیرید ، یکی برای فروش از تخفیف زیادی استفاده کند و دیگری هم با قیمت ثابت کالای خود را بفروش برساند

به نظر شما بعنوان یک مشتری آیا هردوبه یک اندازه  ارزش آفرینی کرده اند؟ کدامیک نزد مشتری ارزش بالاتری را کسب کرده است ؟

وقتی مشتری با برندی که شرایط سخت گیرانه تری  نسبت به سایربرندها دارد مواجه میشود ،ناخواسته این فکر در ذهن مشتری ایجاد میشودکه ” حتماً آن برند، بهتر است ” در صورتیکه شاید عکس آن باشد.بنابراین نوع فروش  بنوبه خود میتواند ارزش آفرینی بیشتری در اذهان مشتریان ایجاد کند .

Continue reading ارزش گذاری بر روی برندها