273903_orig

درباب تغییر شخص محوری به سیستم محوری

کسب و کارهایی مانند کار ما که بدون سیستم شروع کرده ایم کار بسیار سخت تر وشخص محوراست اما وضع برای شرکت ها تفاوت دارد .آنها دربدو تاسیس سیستم و چارت سازمانی خودشان را پایه گذاری میکنند و براساس آن شروع به استخدام نیروی کار میکنند. قبل از استخدام نیرو ، برنامه ریزی های لازم انجام میپذیرد و متناسب با همان سیستم به نیروی کار آموزش داده میشود ( البته در سطح کارکنان رده پایین ) . در سطح مدیریت هم ازافراد مجرب و تحصیلکرده استفاده میکنند. نیروی کارهم طبق همان سیستم ، سلسله مراتب را تجربه میکند و با همان خو میگیرد . معمولاً برای انجام کارهای بزرگتر باید حتماً پایه آن بشکل شرکت باشد در غیر اینصورت دوام نخواهدآورد.

درمورد کسب و کارهای کوچک و سنتی هم ، اندازه رشد بیش از این نمیتواند باشد. برای همین است که رشد بالاتر امکان پذیرنیست.

بطور مثال برای ساختن یک ساختمان بلند نمیتوانید از یک معمار استفاده کنید و باید حتماً ازیک مهندس استفاده کنید زیرا محاسبات و دانش خود را میطلبد.تفاوت یک معمار با مهندس در این است که معمار فقط میتواند 4 الی 5 طبقه براساس تجربه بسازد در صورتیکه مهندسان با محاسبات خود میتوانند یک برج هم بسازند که از عهده معمار خارج است .

ما هم دقیقاً حکم یک معمار را داریم و بیش از این نمیتوانیم با تجربه خودمان کار را بزرگتر از این کنیم . برای همین است که یا در یک نقطه متوقف میشویم و درجا میزنیم و یا میخواهیم با دامنه فکری خودمان کارهای بزرگتری انجام دهیم که شکست میخوریم.

بهترین کار این است که موازی کار خودتان شرکتی را تاسیس کنید که از ابتدا برای رشد بیشتر دارای سیستم مدرن تری باشد که خود داستان دیگری دارد. بزرگ کردن تشکیلات سنتی تلاش مذبوحانه ای است که ما بدنبال آن هستیم .

البته سیستم سنتی دردسرهای کمتری نسبت به سیستم شرکتی داردمانند: بحث مالیات ، قوانین کار، تامین هزینه های سرسام آورسازمانی و ….

بنظرمن اگر در کارفعلی خود کمی متمایزتر باشید و با سروسامان دادن به همین کسب و کار، میتوانید به اندازه کفایت بهره ببرید.

اندک نوآوری وتغییر میتواند وضعیت فعلی شما را بهبود ببخشد. تفویض اختیارات خود ، آنهم با احتیاط و آرام آرام به شایسته ترین کارمندان میتواند بار مسئولیت شما را کمتر کند . البته یادتان باشد هیچکس در این تشکیلات نمیتواند جای شما را پر کند . اگر نظارت کامل شما برداشته شود معلوم نیست که چه اتفاقی برای کسب و کارتان بیافتد.

یادتان باشد این کسب و کار با تفکرو سلیقه شما پایه گذاری شده است و با هویت شما است که معنی پیدا میکند . مراقب باشید که کنترل کار از دستتان خارج نشود. البته راهکارهایی هم برای بوجودآوردن یک سیستم در درون کسب و کار وجوددارد اما ارتقای سطح دانش مدیریتی برای شما واجب است.

خوشبختانه در این سی و هشت سال پس از انقلاب بعلت عدم ورود شرکت های بزرگ به ایران ، سرمایه گذاری روی کسب و کارهای سنتی و کوچکتربهتر بوده است . اما اگر روزی که شاید نزدیک هم نباشد ، شرکت های خارجی بخواهند در ایران سرمایه گذاری کنند ، بهتر است که بساط خودمان را جمع کنیم .

البته این فقط درمورد سیستم داشتن یک شرکت است و مدرن بودن آن بحث دیگری را میطلبد. شرکت هایی هستند که خود هنوز با سیستم سنتی در حال فعالیت هستند که تغییر در سیستم های آنها از سنتی به مدرن داستان خودش را دارد.

بطور کلی فرقی نمیکند چه شرکت و چه کسب و کارهای کوچک هر دو بر اثر زمان پیر میشوند بندرت شرکتی است که میتواند ساختار خود را بسرعت تغییر دهد . شرکت هایی مانند نوکیا و یاهو که در مقابل شرکتهای بروزتری مانند اپل نتوانستند خود را تطبیق و تغییردهند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *