کارکنان آیینه ای ازرفتارمدیران هستند

وقتی کارمندی نامنظم ویا مرتب دیر به سرکار خود میاید وبطورکلی کم کاری میکند، آنرا در رفتار مدیر یک مجموعه جستجو کنیم.

کارکنان آیینه ای ازرفتار مدیران آن مجموعه هستند. اگر مدیر متعهد ، وقت شناس ، منظم ، مسئولیت پذیر و … باشد، کارکنان آنرا الگوی کارخود قرار میدهند و اگر مدیری کم کار و بی نظم وغیرمتعهد و… باشد، بطور قطع اثر خود را روی کارکنان خواهد گذاشت . یک مدیر نمیتواند از کارمندان توقع کاری را داشته باشد ،که خود قادر به رعایت آن نیست. بنابراین ازعملکرد کارکنان، میتوان پی به نحوه مدیریت آن مجموعه برد.

Continue reading کارکنان آیینه ای ازرفتارمدیران هستند

چگونه سهم بیشتری از بازارکسب کنیم؟

بازارهای ایران  در هر حوزه بدلیل عدم خلاقیت و نوآوری بسیار کوچک شده است . بازار سیسمونی هم مستثنی از این قانون نمیباشد.

تعداد افرادی که در این صنف مشغول به فعالیت میباشند بسیار زیاد است و دیگر جا برای خیلی از افراد کوچک شده است . برای بزرگترکردن بازارباید دست به نوآوری و خلاقیت و تمایززد . متاسفانه در صنف ما این اتفاق کمتر میافتد و اکثریت بدنبال راههای بدون ریسک وکم هزینه ترهستند . سهم بزرگتر همیشه متعلق به کسی است که دست به ابتکار ونوآوری بزندوسهم کوچکتر نصیب اکثریت میشود که باید باهم به رقابت بپردازندو گاهی مجبور به رقابت های ناسالم هم میشوند. یکی از دلایل کسادی افراد همین است که اکتفا به همان سهم کوچک کرده اند و رقابت در آن بواسطه تعدادبیشتر، مشکل تر است .

Continue reading چگونه سهم بیشتری از بازارکسب کنیم؟

تفاوت میان “اعتبار” و “وجهه”

در بازار عامل بسیار مهمی وجود دارد بنام “وجهه” و از آن می توان بعنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت در کسب و کار ایرانی نام برد.

“وجهه” ، “آبرو” و یا به عبارتی همان “کاریزما” عاملی است که بالاتر از “اعتبار” می باشد و مجموعه ای از گفتار، کردار و افکار ما را در کسب کار شکل میدهد که توسط همکاران و افراد پیرامون ما تعیین می شود.

Continue reading تفاوت میان “اعتبار” و “وجهه”

نتیجه برد-برد به سود مشتری

در کسب و کارهایی که در پایه سنتی جریان دارد، دو طرف مورد معامله برای گرفتن امتیاز به چانه زنی میپردازند و تلاش برسر منافع بیشتر است. برای هیچکدام چه فروشنده و خریدار مهم نیست که بعد از معامله چه اتفاقی برای طرف مقابل بیافتد فروشنده به محض دریافت وجه خود، دیگر کاری به مشتری ندارد که سود میبرد و یا زیان، منطق فروشنده بر این است: “میخواست حواسش را جمع کند”.

Continue reading نتیجه برد-برد به سود مشتری

آنکس که بداند و بداند که بداند!

بنظر من افراد مختلف در کسب و کارمان را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد، البته این مطلب فقط در مورد کسب و کارصدق نمیکند، جامعه ما هم شامل این 4 دسته میباشد.

اول: آن عده که همیشه راه را خودشان پیدا میکنند و دنباله روی کسی نیستند و همیشه سوار بر سرنوشت خود هستند و همواره اوضاع و احوال کار و زندگیشان تحت کنترل خودشان است، مصداق آن: “آنکس که بداند و بداند که بداند // اسب خرد از گنبد گردان بجهاند”
Continue reading آنکس که بداند و بداند که بداند!