photo_2016-04-09_12-05-25

ریشه کسادی بازارمان در چیست؟

بنظرمن کسادی بازارمان بیشتر علت درونی دارد تا بیرونی.

شاید دوستان با این گفته من مخالف باشند، ولی اگر کمی به گذشته کاری خود برگردیم، پاسخ آنرا بهتردرمی یابیم. سالهای پر اضطرابی را در کسب و کار پشت سر گذاشته ایم تا بدینجا رسیده ایم. تلاش و زحمت مداومی که طی سالها با توجه به  اوضاع و احوال اقتصادی کشورمان، همواره ما را در مقابل شرایط خاصی قرار داده است را میتوان در نظر داشت، اما این تنها علت رکود بازار نیست و بخش مهمتر، که عامل اصلی آن است را هیچگاه بررسی نکرده ایم. نقش ما، کجای این معادله قرار میگیرد؟ یعنی ما هیچ اشتباهی مرتکب نشده ایم؟ آیا روش هایی که در گذشته از آنها استفاده کرده ایم، هیچ تاثیری در کسادی امروز ما برجای نگذاشته است؟

بیاییم نوع دیگری به قضیه نگاه کنیم:

روزی کاری را شروع کرده ایم و بذری کاشته ایم، از کاشت گرفته تا داشت و برداشت، همه توسط خودمان انجام شده است.

اگر بذر مرغوب و به موقع رسیدگی مطلوب و لازم را بعمل می آوردیم، مسلماً محصول خوبی برداشت میکردیم، بذرغیر مرغوب و کوتاهی در رسیدگی، هم نتیجه اش معلوم است. شرایط اقتصادی مملکت هم بی تاثیر نیست، ولی نمیشود هر مشکلی را به آن نسبت داد. برخی از مشکلات امروز، شاید علت اش از بی توجهی ما نسبت به کسب و کارمان در گذشته باشد.

بنظر من تجارت مانند یک گاو شیرده است که از شیر آن تغذیه میکنیم. گوساله ای بوده که در حال حاضر به یک گاو بالغ تبدیل شده است مصداق ضرب المثلی است که میگویند: “تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود.”

خون و جگر خورده ایم تا گاو شده است. حال که این گوساله گاو شده است فقط سعی کرده ایم که شیرش را بدوشیم و بهره ببریم، بدون توجه به اینکه این گاو، نیاز به تغذیه مناسب هم دارد و نمیشود که یک عمر از این گاو بدوشیم بدون آنکه آنرا تقویت کنیم؟

دوستان، کسب و کار نیاز به بازسازی قوای تحلیل رفته دارد منظور همان یونجه و علف خوب است که باید به گاومان میدادیم تا بتوانیم همواره از شیرش تغذیه کنیم. اگر شیر این گاو در حال خشک شدن است، علتش فقط نرسیدن مواد غذایی بموقع است.

 

برای پیدا کردن مقصر، دو راه وجود دارد یا اینکه علت کسادی را از شرایط خراب مملکت / بی پولی مردم / ازدیاد بُنکداران، تولید کنندگان، واردکنندگان و هزار و یک بهانه دیگر بدانیم و همواره خود را نسبت به اشتباهاتمان تبرئه کنیم یا اینکه خود را مقصر دانسته و مترصد برطرف کردن اشکالات خود برآییم. فکر میکنم پاسخ اول برای ما راحت تر است و تمام تقصیرها متوجه عوامل بیرونی کنیم.

 

آیا تا بحال شده به علتهای درونی کارمان فکر کرده باشیم؟ آیا به این گاو رسیدگی لازم شده است؟ خوراک خوب برایش فراهم کرده ایم؟

سوال اصلی اینجاست این خوراک چه میتواند باشد؟

من به چند مورد آن اشاره میکنم:

استفاده نکردن درست از دانش روز و تکنولوژی / عدم تغییر استراتژی بموقع / در نظر نگرفتن بازار هدف مشخص / رقابت های ناسالم / خارج کردن سرمایه از کار / استفاده نکردن بموقع از ابزار مهمی بنام تبلیغات / نداشتن تحلیل لازم در مورد مسایل مالی / برقرارنکردن ارتباط درست و صادقانه با مشتری / عدم فروش  محصولات با کیفیت و انحصاری / استفاده نکردن از افراد خلاق در کسب و کار / بهره نبردن کافی از وسایل ارتباطی مانند اینترنت و … / مشاوره نکردن با افراد متخصص و اهل فن / و … همه و همه، بعنوان مواردی که میتوانست از کسادی امروز بازار ما جلوگیری کند را میتوان  بعنوان نقص کارمان در نظر گرفت.

این موارد حکم همان علفی است که باید به موقع میدادیم که شیر بیشتر و بهتری از آن دریافت کنیم، شیری را که باید بخشی از آنرا به تغذیه خود گاو اختصاص میدادیم را، خرج خودش نکرده ایم.

دوستان این گاو ما دچار سوء تغذیه شده است شاید شیر آن هم بزودی خشک شود و اگر بدادش نرسیم، چند صباحی دیگر همین گاو هم زنده نباشد و مجبور شویم که گوشت اش را نوش جان کنیم.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *